رویای لعنتی

آخرین مطالب

امکانات وب

شماره 17 سهیلا

فیلم «شماره 17 سهیلا»ی جشنواره فجر را گویی به عنوان نمونه سینمایی وبلاگ یادداشت های یک دختر ترشیده ساخته اند؛ داستان دختری سی و هشت ساله که دلش می خواهد زودتر ازدواج کند تا بتواند بچه دار شود. او به توصیه دوستانش با خواستگارهای قدیمی تماس می گیرد، به یک دفتر همسریابی می رود و حتی با یک مرد مسن قرا رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

روان شناسی کودک!

پسربچه گیر داده بود و از مادرش می خواست برایش یکی از اسباب بازی های دستفروش را بخرد. مادر تظاهر می کرد نمی شنود. دختر جوانی که به میله واگن مترو تکیه داده بود، دست کرد توی کیفش، پول داد و اسباب بازی را خرید و به بچه سپرد. مادر بچه گفت لازم نبود. دختر جواب داد چرا، من روان شناسی خوانده ام. بچه از تو رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 88 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

ولنتاین

داستان کوتاه تمام روز را منتظر بود. اولش خیال می کرد صبح وقتی به شرکت می رود، از طرف مرد، یک سبد گل برایش می رسد تا از دلش در بیاید. سه هفته می شد کات کرده بودند، اما هرچه نباشد، ولنتاین بود و حتما دل مرد تا آن موقع برایش تنگ شده بود. تا ظهر خبری از سبد گل نشد. در واقع داشت خودش را گول می زد، چون م رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

دلیل قانع کننده!

ما مجرد ماندیم، چون همکلاسی هایمان با همکارانشان ازدواج کردند و همکارانمان با همکلاسی هایشان!

+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۶ساعت 14:4 توسط |

رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 111 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

امپاتی

«امپاتی (empathy) به معنای خود را به جای دیگران قرار دادن است. مادری کودکش را به گردش می‌برد. او خیلی خوشحال است اما کودک زارزار گریه می‌کند. مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی‌فهمد اما وقتی خود را به جای او می‌گذارد و از دید یک کودک به جهان نگاه می‌کند، تازه متوجه می‌شود که او فقط پاهای آدم ها را می رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

عشق شتری!

شترها دست کم از یک نظر خوشبخت اند. خوب بود که آدم ها هم می توانستند انرژی های خوب روزهای گرم را در گوشه ای از قلبشان ذخیره کننند تا در روزهای سرد و غم انگیز به دردشان بخورد. در زندگی روزهایی هست که قلبت پر از شادی و عشق می شود، اما در عوض روزهایی هم هست که هیچ انگیزه و امیدی نداری. کاش می شد بخشی رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 88 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

جادوی آغوش

من خیال می کنم دلیل این که نوزادها زود قد می کشند و بزرگ می شوند، این است که مدام در آغوش مادرشان هستند یا در آغوش پدر، خاله، مادربزرگ... خلاصه آدم هایی که خالصانه و از روی محبت عمیق آدم را بغل می کنند. بزرگ تر که می شوند، این بغل کردن ها کمتر می شود. برای همین دست از قد کشیدن برمی دارند و همان قدر رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

گفتگو با آنی دالتون

فرید دانش‌فر در وبلاگ خود شرح گفتگویش با من را منتشر کرده است:

http://istgaheman.blogfa.com/post/181

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 9:1 توسط |

رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44

پدری که عااااششششقشم!

سوار تاکسی که شدم، پسره پرید کنارم و به راننده گفت: بقیه رو من حساب می کنم، شما برو! از ایستگاه تجریش دنبالم بود و سعی داشت سر حرف را باهام باز کند. محلش نگذاشتم. حالا هم اشاره کردم: راننده آشناس، برمی گرده می زنه تو دهنت ها! تا ساکت شد. فردایش از بابا پرسیدم فلان راننده چیزی به شما نگفت؟ بابا جواب رویای لعنتی...

ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 89 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 16:44